ما در این نوشته، صادقانه شرایط و ویژگی های MVM315 را نسبت به رقبای موجود در بازار سنجیده ایم. در صورتی که به هر دلیلی وقت یا حوصله ی مطالعه ی سطرهای پیش رو را ندارید، خیلی خلاصه می گوییم، تنها در یک صورت سراغ این خودرو نیایید و هم رده های سایر شرکت ها را انتخاب کنید، آن هم این است، “اگر احتمال می دهید در کمتر از یک سال قصد فروش خواهید کرد یا اینکه با دید سرمایه گذاری بخش اعظم دارایی خود را به بازار خودرو آورده اید.”
در غیر اینصورت، چه از نظر طراحی، چه موتوری، چه خدمات پس از فروش، چه راحتی کنترل، این محصول چینی، گوی سبقت را از سایر هم رده ها ربوده است. اما برای یافتن چرایی این مدعا، ما را در ادامه ی متن همراهی کنید.
اگر از آن افرادی هستید که در سال های اخیر حضوری پیوسته در بازار خودرو داشته اند، به خوبی می دانید کمپانی های چینی محصول فردایشان نسبت به آن چه امروز ارائه می دهند تفاوت دارد و نسخه ی بهتری است. در صورتی که قرار بود همین مقاله را ده سال پیش نگارش کنیم، بی شک MVM315 به هیچ وجه در بین گزینه ها قرار نمی گرفت، اما حالا شرایط تفاوت دارد و این خودرو از هر نظر برنده ی هر دوئلی است.
به طور خلاصه و تمثیلی می گوییم و قصد انتقاد کورکورانه نداریم، اما آخرین باری که یک خودروی تولید داخل در زمینه ای خاص، یک مولفه اش را بهبود داد را به یاد دارید؟ پژو ۲۰۶ که امروز تولید می شود با آن چه ده سال پیش خریداری می کردید چه تفاوت هایی دارد (اگر جایگزینی قطعات فرانسوی با ایرانی را حساب نکنیم)؟ اما اگر اولین ۳۱۵ را در نظر آوریم، مشکل صفحه کلاچ واقعا عذاب آور بود، حال آن که امروز به طور کلی عملکرد گیربکس این نمونه، مورد احترام است و اعتماد. مثال فوق تنها به این دلیل آورده شد که نشان دهیم چینی ها، به خصوص زیر مجموعه های چری، روز به روز در حال عیب گیری هستند و با دریافت نظرات مشتری، هر سال و در هر مدل، نمونه ای کامل تر ارائه می کنند.
آن چه امروز یک ۳۱۵ mvm به مشتری پیشنهاد می دهد (فارغ از اینکه اسپورت اکسلنت باشد یا فیس لیفت)، جنس خوب و درجه یک اجزای داخلی، عملکرد ایزوله ی کابین، شرایط فروش تعدیل شده، صفحه نمایش با تاچ قابل قبول، دوربین عقب، ساب بوفر، روف رک، ول کام لایت و روی هم رفته، امکانات و آپشن هایی است که یک هاچبک میان رده را در سطح پرچمدارها بالا نگاه می دارد.
پژو ۲۰۶ محصولی است که فرانسوی ها همزمان با میزبانی جام جهانی، در سال نود و هشت میلادی طراحی کردند و چند سال بعد، بازارهای جهانی را با همین خودرو در نوردیدند. در طرف مقابل، چری هاچبک محبوب خود را در حوالی سال هشتاد و هفت شمسی به ایران فرستاد و این تازه وارد، برای بزرگ تر خود احترامی قائل نشد و از روز های اول قلع و قمع را آغاز کرد.
اگر به بیرون و داخل این دو خودرو نگاه کنیم، به خوبی متوجه خواهیم بود که محصول چری، نسبت به پژو امروزی تر کار شده و طراحی مدرن تری دارد. به خصوص در فضای داخلی، چری از سال ۲۰۱۳ خط و نقش هایی را به کار گرفته که اگر ندانیم و تصویر داخل را روبه رویمان قرار دهند فکر می کنیم با یک نمونه ی مدرن کره ای مواجهیم.
روی هم رفته، اگر بخواهیم صادقانه بحث را به پایان ببریم، باید بگوییم از نظر فنی و تکنیکی (منظور مولفه های قدرت و شتاب و مصرف و این مسائل است)، دو خودرو تفاوت چندانی ندارند اما از منظر استحکام، کیفیت قطعات، شرایط خرید و خدمات پس از فروش و از همه مهم تر، راحتی استفاده (چه در بعد فضای داخلی، چه بحث رانندگی در شهر) کفه ی ترازو به سمت نماینده ی چری سنگینی دارد.
حتما در بسیاری از سایت های دیده اید یا به صورت حضوری در بنگاه های معاملات مشاهده کرده اید که عده ای می گویند این خودرو به فلان قیمت نمی ارزد و چینی است و فلان و بهمان. در نگاه اول کاملا به شما حق می دهیم و دوست داریم بدانید ما هم دوست داشتیم به جای یک نمونه ی چینی، در حال صحبت از بی ام و و بنز بودیم و دوگانه ی انتخابمان غول های دنیا را در طرفین معادله داشت.
اما تکرار و تاکید می کنیم، ما مقایسه را در شرایط فعلی و واقعی انجام می دهیم. در این بازه ی قیمت و سبک طراحی، شما یا باید برلیانس بخرید، یا ۲۰۶ و ۲۰۷ و یا رنو ساندرو (فعلا گزینه ی دیگری به ذهن نمی رسد)، از بین تمامی این مدل ها، همانطور که بررسی شد، دست بالا با MVM 315 است.